مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...
مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...

...و پست شانزدهم

با سلام خدمت دوستان عزیزم

ببخشید که خیلی دیر آپ کردم و کم کم داشتم شماها رو فراموش می کردم

از همه دوستانی که من فراموش نکردن ممونوم ؛ از خانم فاطمه ، آقای محمد  و خیلی های دیگه...

میدونید چند روز از آخرین آپم می گذره ...؟؟!!! من میدونم

دقیقاً چهل و یک روز و شش ساعت و ده دقیقه 

ببخشید عمدی نبود .... دوست داشتم که بیام ولی همین که دیر شد ، دیگه خجالت کشیدم بیام

ولی بالاخره اومدم ...

پستم رو با یه متن جالب از مرحوم حسین پناهی شروع می کنم

 

خاطرات

 

ما چیستیم؟

جُز مولکولهای فعال ذهن ِ زمین ،

که خاطرات کهکشان ها را

مغشوش می کنیم

 

 

خیلی جالبه ... نه !!!!

درباره شما ها ... نمی دونم ...

ولی میدونم که درباره خودم صدق میکنه ...

واقعاً حیفه که این جملات وجود داشته باشن و ما ندونیم

خوبیش اینه که ، مثل آینه ارزش خودمون رو میگه بدون هیچ ریایی

من از همین الآن سعی می کنم فقط یه مولکول فعال نباشم

 

قبل از اینکه پستم  تموم بشه یه اثر دیگه از مرحوم پناهی رو بگم و برم

واسه این یکی توضیحی ندارم

 

 

سکوت

 

چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان

نه به دستی ظرفی را چرک میکنند

نه به حرفی دلی را آلوده

تنها به شمعی قانعند

و اندکی سکوت ...