مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...
مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...

پنجمین پست من ...

سلام به همه دوستانی که بهشون می گم
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
بعضی ها میگفتن که من میدونم چرا یه هفته آفتابی نشدی"خدایش خیلی تیز بودن"
من هم که میدونستم که میدونه از ترس اینکه مرو لو ندن نیومدم ... واسه همین زدم به کوچه علی چپ
از شانس بدم ... گم شدم و هرچی کردم نتونستم راه خروجی رو پیدا کنم 
تا اینکه یه چیزی نظرم رو جلب کرد  و خیلی واسم جالب بود و حدس زدم که واسه شما هم جالب باشه
اینم اون چیزیه که نظرم رو جلب کرد

نامه ی آقا شایان

[اندازه واقعی]

 

موقعی که اینو  نگاه می کردم یه چیز به ذهنم خورد و اینکه
تو این زمونه عاشقی آسون شده و همه خیلی راحت عاشق میشن
من هم یکی دو سال پیش عاشق بودم ولی خب ... الان فارغ شدم  و به همه چیز رسیدم
و زندگیم آرومه ... البته سؤتفاهم نشه ،منظور من از آرامش این نیست که دوست دختری رو ،جور کردم
نه... اصلاً من اهلش نبودم و نیستم ، ولی خب ... به جاش خیلی چیزهای دیگه رو دوست داشتم و دارم
الآن هم دوستایی [هم جنس خودم] دارم که خیلی بهشون می بالم و با وجودشون تو زندگیم کم ندارم

oooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooo

یه چیز دیگه ... من که گفته بودم  ؛ هیچ انتقادی رو قبول نمی کنم و جوابش بیت زیرِ:
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
حالا یه نفر [آقا/خانم] به اسم مستعار زهرا ... لب به اعتراض گشوده
راستش خود من هم دارم کم کم خسته میشم 
واسه همین دارم سعی میکنم که دیگه از نصیحت
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت ... استفاده نکنم
و مثل اینکه این شخص هم از نصیحت...
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
... خسته شده ، و احتمالاً منتظر یه چیز جدیده
چشم ... به روی چشم علی ... [علی.ص دوست منه]
من دیگه بی خودی نمیگم ؛
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
و به جای ...
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
... میگم؛
به هر جا ناتوان دیدی ، توان باش
به سود مردم خاموش، زبان باش
دیدید  ... من هم اونقدرها سنگدل و یک دنده نیستم
و به نظرها احترام میزارم ... نمونه بارزش همین الآن پیش اومد ، و من دیگه نمی گم؛
گر در ره شهوت و هوا خواهی رفت
کردم خبرت که بی نوا خواهی رفت
و از این به بعد میگم؛
به هر جا ناتوان دیدی ، توان باش
به سود مردم خاموش، زبان باش

فعلاً با اجازتون برم ... اما زودی میآم
پست امروز رو با یه نصیحت به پایان میرسونم
به هر جا ناتوان دیدی ، توان باش
به سود مردم خاموش، زبان باش