ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
باغچه ی کوچک
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه ، سیب را دزدیده ام
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام هایت می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا باغچه ی کوچک ما سیب نداشت
سلام به دوستان عزیزم
تقریباً 19 ماه پیش آقای سامان اومده بود خونه مون و این شعر رو توی کامپیوترم نوشت و ذخیره اش کرد.
من بدون اینکه شعر رو بخونم از ازش خوشم نیومد ...
بعد از 19 ماه [که اگه دقیقتر حساب کنم میشه 19 ماه و 2 روز] اتفاقی اون فایل رو دیدم و همین که خط اولش رو خوندم که ببینم چیه ...
یهو فهمیدم که طفلکی سامان چه شعر قشنگی رو نوشته بود و من ندونسته بودم
ضمن معذرت از سامان جان ، این شعر رو به همه شما تقدیم می کنم
در ضمن حبیب ، یکی از خوانندگان نامی ایران این شعر رو با اندکی تغییر خونده اند.
برای دانلود ترانه همین شعر، روی لینک زیر کلیک کنید.
حجمش هم زیاد نیست ، یعنی 978 کیلو بایته [حالا شما بگین 1 مگابایت]