ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
تو مدرسه که بودم؛
برای اینکه انگیزه بیشتری برای گوش دادن به درسامون داشته باشیم؛
معلممون همیشه بهمون می گفت:
اگه یک روز یکی تو خیابون جلوتون رو بگیره و بگه جلگه چیست؟ شما چه جوابی بهش می دین؟
اگه بلد نباشین، خب خجالت می کشین که این همه درس خوندین و بی فایده!
همیشه هم موقع درس دادن این مثالش بود.
مثلاً می گفت:
اگه تو خیابون، یه نفر ازتون پرسید پنج ضربدر چهار میشه چندتا؛ شما باید بدونید و بهش بگین بیست تا میشه.
حالا نزدیک پانزده پاییز از اون روزها گذشته و من منتظرم...
منتظرم اون یک نفر بیاد و به سوالاش جواب بدم!
اما هنوز نیومده!
خیلی دلم برای معلمم تنگ شده.
دوست دارم ببینمش و بهش بگم، اون یک نفر نیومد.
پ.ن: اسم معلمم آقای ملک میرزایی بودش
اگه خودش اومد اینجا یا شخصی که خبری ازش داره، اینجا نشانی یا تلفنی ازش جا بذاره.