سیزده و هفتاد و پنج صدم!

فصل، فصل امتحاناته...

خیلی ها دغدغه این روزها رو دارن، حالا یا با خوندن درس‌های انبار شدشون یا دارن دنبال تکنیک‌های دور زدن معلم یا مراقب سر جلسه امتحان هستند برای تقلب. 

نه... نه... سوءتفاهم نشه، من قصد ندارم به کسی تقلبی یاد بدم، چون می‌دونم اصلاً کار خوبی نیست؛ اما خب یه چیزایی و یه کارایی از این موجود دو پا سر می‌زنه که واقعاً نمیشه ازشون به راحتی گذشت.

آره... می‌خوام چند نمونه از تقلب‌های ما آدما تو جلسات امحتان رو به تصویر بکشم. امیدوارم خوشتون بیاد.

---

پ.ن: دوستان، تصمیم گرفتم بلاگم رو عوض کنم، آدرس + ظاهرش. 

آدرسش رو همین چند روز پیش و کاملاً اتفاقی به ذهنم خورد، سیزده و هفتاد و پنج صدم! شاید زیاد جالب نباشه اما واسه خودم کلی معنی داره.

اما در مورد ظاهرش، فعلاً چیزی تو ذهنم نیست. اما اگه تو این تعطیلات تابستون، سرم خلوت بود، شاید یه چیزی سرهم کردم.

پس با این اوصاف یه دفتر انشای جالب تو راهه.

تا یادم نرفته، دوستان اگه ایده‌ای ی فکری دارن، ‌بازگو کنن، شاید عملی‌شون کردم. منم خیلی خوشحال می‌شم. 

روز زن

 

من فقط عاشق اینم، روزایی که با تو تنهام 

کارو بارو زندگیم رو بزارم برای فردا 

من فقط عاشق اینم، وقتی از همه کلافم 

بشینم یه گوشه ی دنج، موهای تورا ببافم 

عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم 

حواست به من نباشه، دزدکی تورا ببینم 

من فقط عاشق اینم، عمری از خدا بگیرم 

اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم  

ترانه سرا: افشین مقدم  (الکی - سیاوش قمیشی)