مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...
مسلم بیگ زاده

مسلم بیگ زاده

دفتر انشای من...

باغچه ی کوچک ...

باغچه ی کوچک

 

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه ی همسایه ، سیب را دزدیده ام

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلوده به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو  رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام هایت می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا باغچه ی کوچک ما سیب نداشت

 


سلام به دوستان عزیزم

تقریباً 19 ماه پیش آقای سامان اومده بود خونه مون و این شعر رو توی کامپیوترم نوشت و ذخیره اش کرد.

من بدون اینکه شعر رو بخونم از ازش خوشم نیومد ...  

بعد از 19 ماه [که اگه دقیقتر حساب کنم میشه 19 ماه و 2 روز] اتفاقی اون فایل رو دیدم و همین که خط اولش رو خوندم که ببینم چیه ...

یهو فهمیدم که طفلکی سامان چه شعر قشنگی رو نوشته بود و من ندونسته بودم

 

ضمن معذرت از سامان جان ، این شعر رو به همه شما تقدیم می کنم

در ضمن حبیب ، یکی از خوانندگان نامی ایران این شعر رو با اندکی تغییر خونده اند.

برای دانلود ترانه همین شعر، روی لینک زیر کلیک کنید.

حجمش هم زیاد نیست ، یعنی 978 کیلو بایته [حالا شما بگین 1 مگابایت]

 

DOWNLOAD